Friday, April 16, 2010

دنبال یه در می گردم یا یه چتر یا یه فیل یا یه کفش یا یه لینا لوله ای که برم توش یا یه پنجره یا یه مونیتور یا یه ماشین یا یه ماکروویو یا یه سکوی نه و یک دهم یا یه فرش یا یه لباس یا یه تخم مرغ آب پز یا یه فکس یا یه کلاه یا یه سایه یا یه گل یا یه گربه ی خیس و خپل یا یه بوسه یا یه آینه یا یه توالت یا یه تف آبدار یا یه کنترل از راه دور یا یه مودم سوخته یا یه گوز خوشبو یا یه بچه که امیدی از آینده ام باشه
.
فکر کنم بیشتر دنبال یه سیفون باشم
حالا رفیق یونگی من، بشین منو بنویس
در رشته ی ما وکیلی موفق است که با استفاده از قانون، عدالت را از خودش و موکلش بتواند دور کند
-
با الهام از دیلبرت
ریدم به هر چی که رید به زندگیم
هیچ علاقه ای واسه ارشد ندارم
کار بیهوده ایست
احتمالا تا وسطاش می خونم و بعد جرات ام رو جمع می کنم و تصمیم واقعیم رو می گیرم و می کشم کنار